بررسی استقراء ناقص از دیدگاه فلاسفه و چگونگي تعميم استقراء ناقص
⚓پاورپوینت با موضوع آينده ی كودكان بسته به تربیت آنهاست⚓پاورپوینت بناهای تاریخی روم باستان⚓پاورپوینت اهدف اصلی در تغذیه ی بیمار مبتلا به سرطان⚓پاورپوینت آموزش میکروتیک به زبان اصلی⚓پاورپوینت عوامل موثر بر سلامتی⚓پاورپوینت آموزشی مهارت کنترل خشم⚓پاورپوینت آشنایی با شخصيت و خانواده محترم حضرت امام خامنه ای⚓پاورپوينت آشنایی جامع با پنير⚓پاورپوینت آشنایی با واجبات و ارکان نماز⚓پاورپوينت آشنایی با نکاتی در مورد انتخاب همسر⚓دانلود پاورپوینت بیان مسئله⚓دانلود پاورپوینت کتاب تئوری حسابداری⚓دانلود پاورپوینت استعاره های مدیریتی یا Metaphors⚓دانلود پاورپوینت معماری مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان⚓دانلود پاورپوینت معماری مسجد جامع ارومیه⚓دانلود پاورپوینت موتورهای توربو شافت⚓دانلود پاورپوینت سازمان های شبدری یا سازمان های آینده⚓دانلود پاورپوینت مهندسی پزشکی⚓دانلود پاورپوینت کارگاه مقاله نویسی⚓دانلود پاورپوینت معرفی کاخ هشت بهشت و عمارت عالی قاپو و بازار قیصریه ⚓دانلود پاورپوینت اصول طراحی استخر⚓دانلود پاورپوینت رهبری⚓دانلود پاورپوینت کسب و کار الکترونیک ⚓دانلود پاورپوینت طنز تفاوت مدیریت ایرانی و ژاپنی⚓دانلود پاورپوینت مفاهیم ریسک و بازده
باری دیگر یکی دیگر از فایل ها با عنوان بررسی استقراء ناقص از دیدگاه فلاسفه و چگونگي تعميم استقراء ناقص آماده دریافت می باشد برای دانلود به ادامه پست مراجعه نمایید.
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 18
فهرست مطالب
مقدمه پژوهشگر1
بيان مسئله و مقدمات موردنياز بحث2
استقراء در منطق مرحوم مظفر (ره) 5
نظريات مختلف در چگونگي تعميم7
الف: نظريه منطقيون ارسطويي7
ب: نظريه شرقي (ماركسيسمي) 9
ج: نظريه غربي (فيلسين شاله)10
د: نظريه شهيد صدر10
نتيجه11
منابع و مآخذ13
مقدمه پژوهشگر
وقتي در سال دوم تحصيلي مشغول فراگيري منطق مرحوم مظفر (ره) بوديم. اشكالاتي به ذهنمان خطور ميكرد كه بعضاً پاسخي براي آنها نمييافتيم، به خصوص در دو نقطه اساسي كتاب، اين اشكالات قوت گرفت (و البته به قوت خود نيز باقي ماند) مباحث استقراء ناقص و تجربه.
تصور بنده اين بود كه آنچه مرحوم مظفر (ره) در اين دو مبحث مطرح نمودهاند، خالي از ضعف نيست. اما به علل گوناگون به تحقيق پيرامون آن نپرداختم تا اينكه طائر بخت در سال سوم بر بام انديشه ما نشست و حقيقت، اندكي چهره خود را به ما نماياند.
در ابتداي تحقيق تصور نميكردم كسي پاسخگو به اشكالات وارد بر استقراء و تجربه باشد و هرچه هم تحقيق گستردهتر ميشد، اين تصور قوت مييافت. آنچه جاي شگفتي داشت اين بود كه چگونه اساتيد فن و علماي منطق، به چنين مسئله مهمي توجه نمينمودند و به آساني از آن ميگذشتند. اما هنگامي كه كتاب شهيد آيتالله صدر به دستم رسيد، خيلي مسرور گشتم كه ايشان در اين زمينه كتابي مستقل تاليف نمودهاند. البته تا آنجا كه تحقيقات ما ادامه داشت، پاسخ منطقي (= منطق ارسطويي) از گفتههاي شهيد صدر به دست نيامد.
به هر حال اميدواريم اين تحقيق جرقهاي را براي علاقهمندان و دانش دوستان عزيز ايجاد نمايد تا به تحقيقات گستردهتر و عميقتري همت گمارده و گره از اين مشكل علمي بگشايند.
بيان مسئله و مقدمات مورد نياز بحث
عقيم بودن استقراء نكتهاي نوين نيست. از بدو تدوين منطق اين مطلب همواره مورد تاييد منطقيان بوده است كه مقارنت دو چيز در موارد محدود به ما اجازه نميدهد كه آن مقارنت را در همه موارد جاري و صادق بدانيم. از اين رو در باب جحت تنها راه معتبر يقيني را قياس محسوب كرده و تمثيل و استقراء را دو راه عقيم ميشمردند. مشكلي كه در اينجا پيدا ميشود آنست كه بخش عظيمي از قضاياي كلي به كار رفته در علوم، منبع و مبدئي جز حس ندارد و با فروريزي استقراء همه آنها فرو ميريزد. قضايايي نظير آب، رفع عطش ميكند. آتش،آهن را ذوب ميكند. و بيشمار ديگر از اين دست قضايا. سوالي كه در اينجا مطرح است اينست كه مگر در اين قضايا غير از مقارنتهايي كه در موارد معدود ديدهايم، چيز ديگري وجود دارد. پس مجوز منطقي اين تعميم چيست؟ منطق ارسطويي از آنجا كه تنها راه استنتاج را قياس ميشمارد، ميكوشد تا به نحوي استقرا را به قياس تبديل كند و با نام نهادن تجربه بر اين گونه استقراءها مشكل راهحل نمايد. به عبارتي اين منطق استقراءهايي را كه معلّل هستند و رجوع به قياس دارند (يعني تجربه) مورد قبول و داراي نتيجه يقييني قلمداد ميكند. در آينده توضيحات بيشتري درباره چگونگي حل اين مسئله توسط منطق ارسطويي خواهيم داد.
اما قبل از پيگيري بحث لازم است چند اصطلاح را تعريف نماييم:
استقراء: در لغت به معناي جستجوي قريه به قريه و در اصطلاح منطقي به معناي «دستيابي به حكمي كلي از طريق بررسي جزئيات» ميباشد.
استقراء ناقص: به معناي بررسي موارد معدودي از موضوع و سپس سرايت حكم به تمامي مصاديق موضوع است. در مقابل استقراء ناقص، استقرار تام است.
تعميم: عموميت بخشيدن به حكم و سرايت آن به همه افراد موضوع را گويند.
تجربه: علماي گذشته بين تجربه و استقراء تفاوت قائل شدهاند. آنان، آن دسته از استقراءهايي را كه قابليت تعميم و تعليل داشت تجربه نام نهادند و آنچه را كه چنين قابليتي نداشت، استقراء صرف نامگذاري كردند. پيداست چنين قابليتي تنها در مورد طبيعت يك شيء است نه عوارض آن. از اين رو گفتهاند كه تجربه تنها در مورد طبيعت يك شيء است. در عوارض تنها استقراء است و تعليلي نميتواند آن را عموميت داده و به شكل تجربه اصطلاحي يعني استقراء همراه با تعليل درآورد. به عبارتي تجربه تنها در محيط شيء و واقعيت آن شيء ميباشد. به طوري كه اگر توانستيم آن شيء را از عوامل خارجي جدا كرده و بعد روي ماده آن شيء آزمايش كنيم، تجربه قابل تحقق است.
قياس استثنايي: قياسي است كه در آن نتيجه يا نقيض نتيجه در يكي از دو مقدمه بطور كامل قرار دارد.
قياس اقتراني: قياسي است كه در آن نتيجه در هر دو مقدّمه به بصورت پراكنده قرار گرفته است.
اكنون، انواع استقراء در منطق مرحوم مظفر را بيان ميكنيم.
استقراء در منطق مرحوم مظفر
علامه مظفر (ره) در كتاب خود «المنطق»، استقراء ناقص را به چهار قسم، تقسيم مينمايد:
1ـ استقرايي كه تنها بر پايه مشاهده و ادراك حسي است. به اين ترتيب كه پس از مشاهده تعدادي معدود كه ويژگي خاصي را دارا ميباشند، استنباط شود كه اين ويژگي براي نوع آن موارد ثابت است. مانند اينكه پس از ورود به شهر و ديدن چند فرد چشم آبي، حكم كنيم كه همه افراد اين شهر چشم آبي هستند.
به راحتي ميتوان دريافت كه با چنين استقرايي، نميتوان پارافراتر از ظن و گمان نهاد (اين همان استقراء صرف است).
2ـ استقرايي كه در آن، علاوه بر مشاهده، كشف علت نيز صورت ميگيرد؛ به طوري كه پس از مشاهده جزئيات و كشف علت نوعيه، با توجه به يك اصل پذيرفته شده
(وجود علت وجود معلول را در پي دارد)، حكمي كلي استنباط ميشود.